بي بي گفت: راستي آقاجان! به بچههاي روستا قول دادهام كه برايشان سوغاتي ببرم؛ مثل هميشه!
آقا لبخندي زد و پرسيد: امسال بچهها چند تا هستند بيبي؟
بي بي قدري فكر كرد و گفت: چارده تا آقاجان!
آقا كيسهاي پول مرحمت كرد و فرمود: به بچهها سلام مرا برسان!
بيبي تشكر كرد، ضريح حضرت را بوسيد و رفت...
(برگرفته از كتاب «علي بن موسي، امام رضا»، تأليف: مرضيه محمدزاده، ص 284)